سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند متعال، بنده ای را دوست بدارد، نقطه ای سپید در قلبش پدید می آورد، گوش های قلبش را می گشاید و فرشته ای بر او می گمارد، تا بر راه راستْ استوارش دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
یا فاطمه
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آرزوى حضرت زهرا در ترک دنیا

آرزوى حضرت زهرا در ترک دنیا

  محدث اربلى، از علماى ارجمند قرن هفتم و صاحب «کشف‏الغمه فى معرفة الأئمه» در مورد آرزوى مرگ، در دل و جان دختر گرامى و با فضیلت پیامبر عالیقدر اسلام، بیان روشن و توضیحات مفید و روشنگرى دارد که بازگویى آن در بر دارنده‏ى نکته‏هاست. از این رو شمه‏اى از آن گفتار به صورت اختصار در اینجا نقل مى‏شود. وى مى‏گوید:
«طبیعت بشر بر حب ذات و علاقه به ادامه‏ى حیات خویش نهاده شده است. عموما بشر از مرگ گریزاتن و عاشق و علاقمند حیات و زندگى خویش است. انبیاى الهى هم با آن همه عظمت و جلالت قدر و فضیلت، باز از این قاعده مستثنى نیستند، و در این علاقه با عموم مردم شریک و یکسان‏اند. داستان حضرت آدم (ع) با آن همه طول عمر و مدت زندگى‏اش باز هم آرزوى حیات و ادامه‏ى زندگى را داشت و همیشه از خداوند متعال آرزوى عمر طولانى و زندگى بیشتر مى‏کرد، خود گواهى بر این حقیقت است.
حضرت نوح (ع) که از لحاظ سن و سال در حدى بود که به تصریح قرآن مجید، تنها 950 سال در میان قوم خود به دعوت مردم و تبلیغ راه حق و توحید مشغول بود، وقتى اجلش فرارسید هنوز از زندگى سیر نبود. زیرا چون در لحظات آخر از او پرسیدند که دنیا را چگونه یافتى؟ پاسخ داد: «دنیا را خانه‏اى دیدم داراى دو در، که از یک در به اندرون آیند و از در دیگر بیرون روند» و مفهوم این جمله، شدت علاقه به حیات و دشوارى جدایى از دنیا را در نظر آن پیغمبر کهن‏سال و منادى توحید نشان مى‏دهد.
و یا حضرت ابراهیم (ع) از حقتعالى خواسته بود که تا او خودش آرزوى مرگ نکرده است، او را از دنیا نبرد.
و یا حضرت موسى (ع) در مفارقت از دنیا و به هنگام فرارسیدن آخرین لحظات عمر، با ملک‏الموت محاجه و گفتگو داشت و دل از دنیا نمى‏برید.
آرى اینها، فقط شمه‏اى از احوال انبیاى عظام بود که با وجود علو درجه و رفعت شأن و عظمت مقام، باز از دنیا سیر نمى‏شدند و به ترک حیات و قطع زندگى رغبت نداشتند...
ولى فاطمه‏ى زهرا (ع) با آن سن و سال اندک و در عنفوان جوانى، چنان با شور و شوق در انتظار مفارقت از دنیا و ترک حیات بود که دریافت خبر رحلت خویش از پدرش را جشن و سرور تلقى مى‏کرد، و بسیار خوشحال و شادمان بود که زودتر بر پدر بزرگوارش نزول خواهند کرد. و این امر، یکى از اسرار عظمت روحى و معنوى اهل‏بیت (ع) است که در آنان به ودیعت نهاده شده، و امرى است که تنها به آنان اختصاص دارد». (1)همین معنى را فاطمه (ع) خود نیز ضمن همان خطبه‏ى شورانگیزى که در مسجد مدینه و در حضور جمع کثیرى از مردم ایراد کرد، بیان فرموده است. بدین‏صورت که حضرتش در آن گفتار کوبنده و پرشور، پیرامون رحلت پدر بزرگوار خود مى‏گوید:
«خداوند او را با رحمت و رأفت خویش به سوى جوار خود قبض روح فرمود، و از مشقت و رنج و درد این دنیاو تحمل وزر و بال آن آسوده ساخت و مشمول رضوان و خشنودى خود نمود».(2)
این جملات عمیق، خود مى‏تواند بازگوکننده‏ى دیدگاه کلى و عمومى زهرا (ع) نسبت به مرگ و انتقال از این جهان باشد. در واقع این سخنان پرمعنى، نگرش و جهان‏بینى زهراى اطهر (ع) را ترسیم مى‏کند و نشان مى‏دهد که در نظر او، رخت بربستن از این جهان و شتافتن به سوى باقى، عالى‏ترین راه رهایى از مشقات دنیا و رسیدن به جوار رحمت و رأفت حق است. لذا کسى که چنین دیدگاهى نسبت به مرگ دارد، طبیعى است که در مورد مرگ خود نیز از همین دیدگاه به مسأله مى‏نگرد. آنچه از بیان زهرا (ع) در مورد رحلت پدر بزرگوارش استفاده مى‏شود، در حقیقت تأییدى استوار، بر همان عامل روحى و معنوى در نهاد اوست که باعث مى‏شود تا از شنیدن خبر رحلت خود نیز شادمان گردد.
در روایت وارد است هنگامى که فاطمه زهرا علیهاالسلام با تمام توان در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین و حکومت اسلامى برآمد در این مسیر به مصیبتها و ناگواریهاى گوناگون گرفتار شد. پس از آنکه امیرالمؤمنین علیه‏السلام را از حکومت کنار دید و حادثه‏ى غدیر را فراموش شده‏ى امت وقت دید و آن هنگام که فدک و حقوق اقتصادى خود را در دستان نامردان نااهل دید و در دفاع از حقوق خود ناامید گشت و پس از آنکه حریم و حرمت اهل‏بیت را توسط هتاکان منافق محل امنى نیافت، و آنگاه که حتى مردم را از صداى گریه‏هاى خود دلتنگ دید دست به دعا برداشت و آرزوى ملاقات با خدا و رسول خدا را نمود. در کتاب نهج‏الحیاة آمده است: درباره‏ى شکوه‏ها و غمهاى جانکاه حضرت زهرا علیهاالسلام پیامبر گرامى اسلام به اصحاب خویش خبر داده و فرمود:
"دخترم آنچنان در امواج بلاها و مصیبتها، غمناک و نگران مى‏شود که دست به دعا برداشته، از خدا آرزوى مرگ و شهادت کند، مى‏گوید:"
یا رب انى قد سئمت الحیاة و تبرمت باهل الدنیا فالحقنى بأبى الهى عجل وفاتى سریعا.
(پروردگارا! از زندگى خسته و روى گردان شده‏ام و از دنیازدگان، بلاها و مصیبتهاى ناگوار دیده‏ام، خدایا مرا به پدرم رسول خدا متصل گردان و مرگ مرا زود برسان.)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/3/15 :: ساعت 7:56 عصر )
»» خواب دیدن حضرت زهرا قبل از شهادت

خواب دیدن حضرت زهرا قبل از شهادت

  از آن بانوى پهلو شکسته نقل کرده‏اند که در روزهاى آخر عمر خواب دیدم پدرم را و به او از دست امت شکایت کردم آن حضرت به من فرمود: انک قادمة على عن قریب (1) تو به زودى به سوى من مى‏آیى.
بار دیگر خواب مى‏بیند ملائکه بسیارى به زمین فرود مى‏آیند و دو فرشته جلیل‏القدر پیشاپیش آنها است که او را به آسمانها بردند و قصرهاى عالیه بهشتى را به او نشان دادند و باغها و بستانهاى فردوس اعلا را به او نمودند... مى‏پرسد که این کاخ‏هاى عالى از آن کیست؟
مى‏گویند: اینجا فردوس اعلا است که آخرین درجه بهشت است و این همان نهر کوثر است که متعلق به شما است. آن رسیده بزرگوار مى‏پرسد: این ابى؟ پدرم کجا است؟ گفتند: هم‏اکنون وارد مى‏شود و همان لحظه مى‏فرماید که پدرم وارد شد و مرا در آغوش گرفت و پریشانى مرا بوسید و فرمود: فرزند دلبندم دیدى آنچه خدا وعده فرموده بود؟ این همان وعده الهى است این کاخ منزل تو و شوهرت و فرزندان شما است و این جایگاه متعلق به دوستان شما است از خواب بیدار شد و رؤیاى شیرین خود را به حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السلام نقل کرد، مولاى متقیان علیه‏السلام دانست که به زودى همسرش از دستش خواهد رفت و به بهشت اعلا منتقل خواهد شد. پس از دیدن این خواب بود که مکرر این دعا را مى‏خواند:
یا حى یا قیوم برحمتک استغیث فاغثنى اللهم زحزحنى عن النار و ادخلنى الجنة والحقنى بابى محمد صلى الله علیه و آله. (2)
اى خداوند زنده و پاینده به رحمت تو پناه مى‏برم پس به فریادم برس بار خدایا مرا از آتش جهنم دور گردان و به بهشت وارد کن و مرا به پدرم حضرت محمد صلى الله علیه و آله ملحق گردان. وقتى در همان حال حضرت على علیه‏السلام به بالینش آمد و به وى فرمود عافاک الله و ابقاک. اى دختر پیامبر خداوند تعالى تو را به سلامت و باقى نگه دارد. گفت یا اباالحسن به زودى پدرم را ملاقات نموده و به او ملحق مى‏شوم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/3/15 :: ساعت 7:55 عصر )
»» فاطمه زهرا(س)

(فضیلت زیارت فاطمه زهرا (س

روایات درباره فضیلت زیارت آن بانوى برگزیده اسلام بهترین سند در رابطه با فضایل آن بزرگوار است ، که امامان معصوم پیروان خود را تشویق و توصیه به زیارت مرقد نورانى ایشان فرمودند و پاداش عظیمى براى آن بیان کردند که چنین پاداشى در باب زیارت اولاد موسى بن جعفر(علیه السلام) بعد از حضرت رضا(علیه السلام) بى سابقه است ; ما در اینجا چند روایت را ذکر مى کنیم :
1 ـ امام رضا(علیه السلام) فرمود : « مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ » :(1) « کسى که ( فاطمه معصومه ) را زیارت کند سزاوار بهشت خواهد بود » .
2 ـ امام جواد(علیه السلام) فرمود : « مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتِى بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ » :(2) « کسى که قبر عمّه ام را در قم زیارت کند سزاوار بهشت است » .
3 ـ امام رضا(علیه السلام) فرمود : « مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ » :(3) « کسى که ( فاطمه معصومه ) را زیارت کند ( در حالى که معرفت به حق او داشته باشد ) پاداش او بهشت است» .
4 ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود : « اِنَّ ِللهِ حَرَماً وَهُوَ مَکَّةُ وَلِلرَّسُولِ حَرَماً وَهُوَ الْمَدینَةُ ، وَلاَِمیرِ الْمُؤْمِنینَ حَرَماً وَهُوَ الْکُوفَةُ وَلَنا حَرَماً وَهُوَ قُمْ وَسَتُدْفَنُ فیها اِمْرَأَةٌ مِنْ وُلْدى تُسَمّى فاطِمَةَ ، مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ » :(4) « براى خدا حرمى است و آن مکّه است و براى رسولخدا(صلى الله علیه وآله وسلم)حرمى است و آن مدینه مى باشد و براى امیرالمؤمنین(علیه السلام)حرمى است و آن کوفه است و براى ما حرمى است و آن شهر قم مى باشد و بزودى زنى از فرزندان من در آنجا دفن خواهد شد که نامش ( فاطمه ) است ; هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب خواهد شد » .
این روایت با توجه به اینکه قبل از ولادت موسى بن جعفر(علیه السلام) از امام صادق(علیه السلام) صادر شده است دلیل بسیار روشنى است بر اینکه آمدن حضرت فاطمه معصومه به قم و دفن آن بزرگوار در حرم اهل بیت جزء اسرار غیبى بوده و تحقّق آن خود دلیل روشنى بر حقّانیّت مکتب امامان معصوم(علیهم السلام)مى باشد .

پی نوشت ها

1 ـ بحار ، ج102 ، ص265 .

2 ـ همان .

3 ـ همان ، ص266 .

4 ـ همان ، ص267 .

 

(متن زیارتنامه حضرت فاطمه زهرا (س

« حَدَّثَ عَلِىُّ بْنُ اِبْراهیمَ عَنْ اَبیهِ عَنْ سَعْد عَنْ عَلىِّ بْنِ مُوسى الرِّضا عَلیْهُما السَّلامُ ، قالَ : قالَ : یا سَعْدُ ، عِنْدَکُمْ لَنا قَبْرٌ ! قُلْتُ : جُعِلْتُ فِداکَ ، قَبْرُ فاطِمَةَ بِنْتِ مُوسى عَلَیْهُما السَّلامُ ! قالَ : نَعَمْ ، مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ . فَاِذا رَأَیْتَ الْقَبْرَ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِها مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ ، فَکَبِّرْ اَرْبَعاً وَثَلاثینَ تَکْبیرَةً وَسَبِّحْ ثَلاثاً وَثَلاثینَ تَسْبیحَةً وَاحْمِدِ اللهَ ثَلاثاً وَثَلاثینَ تَحْمیدَةً ، ثُمَّ قُلْ :
« اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صِفْوَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلى نُوح نَبِىِّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلى اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى کَلیمِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلى عِیسى رُوحِ اللهِ .
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِىَّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خاتَمَ النَّبِیِّینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب وَصِىَّ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یاسِبْطَىْ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعابِدینَ وَقُرَّةَ عَیْنِ النّاظِرینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىِّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِىِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الاَْمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضى ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ التَّقِىَّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّد النَّقِىَّ النّاصِحَ الاَْمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِىِّ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِىِّ مِنْ بَعْدِهِ ،

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِکَ وَسِراجِکَ وَوَلِىِّ وَلِیِّکَ وَوَصِىِّ وَصِیِّکَ وَحُجَّتِکَ عَلى خَلْقِکَ .
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ .
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ ، عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِى الْجَنَّةِ وَحَشَرَنا فى زُمْرَتِکُمْ وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَسَقانا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِىِّ بْنِ اَبى طالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ .
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فِیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فى زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَّهُ وَلِىٌّ قَدیرٌ .
اَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ بِحُبِّکُمْ وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدَائِکُمْ وَالتَّسْلیمِ اِلَى اللهِ ، راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَلا مُسْتَکْبِر ، وَعَلى یَقینِ ما اَتى بِهِ مُحَمَّدٌ وِبِهِ راض ، نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدى اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الاْخِرَةَ .
یا فاطِمَةُ اشْفَعى لى فِى الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ .
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لى بِالسَّعادَةِ ، فَلا تَسْلُبْ مِنّى ما اَنَا فیهِ ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ .
اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ .
وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ » .

 

(ترجمه زیارتنامه حضرت فاطمه زهرا (س

على بن ابراهیم از پدرش از سعد از امام على بن موسى الرّضا(علیهما السلام) نقل مى کند که فرمود : اى سعد ! ما نزد شما قبرى داریم ! عرض کردم فدایت شوم ، قبر فاطمه دختر امام موسى(علیهما السلام) را مى فرمایى ؟ فرمود : آرى ، هر که او را با معرفت زیارت کند بهشت سزاوار اوست . هرگاه ( به حرم مشرف شده و ) قبر را دیدى نزد(1) سر ( حضرت ) رو بقبله بایست و سى و چهار مرتبه « اَللهُ اَکْبَرُ » و سى و سه مرتبه « سُبْحانَ اللهِ » و سى و سه مرتبه « اَلْحَمْدُ ِللهِ » بگو ، سپس بگو :



«سلام بر حضرت آدم برگزیده خدا ، سلام بر حضرت نوح پیامبر خدا ، سلام بر حضرت ابراهیم دوست خدا ، سلام بر حضرت موسى هم صحبت خدا ، سلام بر حضرت عیسى روح الله ، سلام بر تو اى رسول خدا ، سلام بر تو اى بهترین خلق خدا ، سلام بر تو اى برگزیده خدا ، سلام بر تو اى محمّد بن عبد الله خاتم پیامبران ، سلام بر تو اى امیرمؤمنان علىّ بن ابى طالب وصىّ رسول خدا ، سلام بر تو اى فاطمه ، اى بزرگ بانوى بانوان عالم ، سلام بر شما اى دو سبط پیامبر رحمت ، اى دو سرور جوانان اهل بهشت ، سلام بر تو اى على بن الحسین ، اى سرور عبادت پیشگان اى فروغ دیده بینندگان ، سلام بر تو اى محمّد بن على ، اى شکافنده علم بعد از پیامبر ، سلام بر تو اى جعفر بن محمّد ، اى راستگوى نیکوکار امین ، سلام بر تو اى موسى بن جعفر ، اى پاک و پاکیزه ، سلام بر تو اى على بن موسى ، اى پسندیده ، سلام بر تو اى محمّد بن على ، اى خویشتن دار ، سلام بر تو اى على
[132]

بن محمّد ، اى پاک سرشت و خیر خواه و امین ، سلام بر تو اى حسن بن على ، سلام بر وصى بعد از او . بارخدایا صلوات بفرست بر نور و چراغ روشنگرت، بر ولىِّ ولیّت ، بر وصىِّ وصیّت، بر حجّت خود بر بندگانت ، سلام بر تو اى دختر رسول خدا ، سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه ، سلام بر تو اى دختر امیر مؤمنان ، سلام بر تو اى دختر امام حسن و امام حسین ، سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا ، سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا ، سلام بر تو اى عمّه ولىّ خدا ، سلام بر تو اى دختر موسى بن جعفر ، رحمت و برکات خدا بر تو باد . سلام بر تو ، خداوند آشنایى برقرار کند میان ما و شما در بهشت ، و ما را در زمره شما محشور فرماید ، و ما را بر حوض پیامبر شما وارد کند ، و ما را با کاسه جدّتان از دست علىّ بن ابى طالب سیراب سازد ، صلوات خدا بر شما باد . از خداوند مى خواهم که سرور و فرج شما را به ما بنمایاند ، ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمّد ـ که درود خدا بر او و آلش باد ـ گرد آورد ، و معرفتِ شما را از ما نگیرد ، که او صاحب اختیار و مقتدر است . به سوى خداوند تقرّب مى جویم با محبّت شما و بیزارى از دشمنان شما ، و با تسلیم شدن به فرمان خدا ، از روى رضایت ، نه آن که منکر یا نافرمان باشم ، و با یقین به آنچه حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) آورده و به آن راضى هستم ، با این عقیده عنایت ترا مى طلبم ، اى سرور من . خدایا رضایت ترا و سراى آخرت را خواستارم . اى فاطمه (معصومه) در مورد بهشت از من شفاعت کن ، چون که ترا نزد خدا مقام رفیعى است . خداوندا ! من از تو مى خواهم که عاقبت امر مرا به سعادت ختم کنى ، پس عقایدى که دارم از من نگیر ، که هیچ نیرو و قدرتى جز خداوند بزرگ و والا نیست . خداوندا ! دعایم را مستجاب کن ، و آنرا به کرم و عزت و رحمت و عافیت خود از من قبول فرما . بر محمّد و همه اهلبیت او صلوات فراوان و درود بى پایان فرست اى بخشنده ترین بخشندگان(2).

 
پی نوشت ها

1 ـ مقصود از روایت این است که در شمال ضریح مطهر رو به قبله ، نزد سر حضرت بایستند ، ( نه بالاى سر و غرب ضریح مطهر ) ، چنانچه سیره عملى بزرگانى چون حضرت امام خمینى (رحمه الله) و آیة الله حاج شیخ مرتضى حایرى (رحمه الله) و برخى بزرگان دیگر این معنا را تأیید مى نماید .
2 ـ کریمه اهلبیت ، على اکبر مهدى پور ، ص159 ـ 152 ، با کمى تصرف

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/3/15 :: ساعت 7:54 عصر )
»» خواب دیدن حضرت زهرا قبل از شهادت

 از آن بانوى پهلو شکسته نقل کرده‏اند که در روزهاى آخر عمر خواب دیدم پدرم را و به او از دست امت شکایت کردم آن حضرت به من فرمود: انک قادمة على عن قریب (1) تو به زودى به سوى من مى‏آیى.
بار دیگر خواب مى‏بیند ملائکه بسیارى به زمین فرود مى‏آیند و دو فرشته جلیل‏القدر پیشاپیش آنها است که او را به آسمانها بردند و قصرهاى عالیه بهشتى را به او نشان دادند و باغها و بستانهاى فردوس اعلا را به او نمودند... مى‏پرسد که این کاخ‏هاى عالى از آن کیست؟
مى‏گویند: اینجا فردوس اعلا است که آخرین درجه بهشت است و این همان نهر کوثر است که متعلق به شما است. آن رسیده بزرگوار مى‏پرسد: این ابى؟ پدرم کجا است؟ گفتند: هم‏اکنون وارد مى‏شود و همان لحظه مى‏فرماید که پدرم وارد شد و مرا در آغوش گرفت و پریشانى مرا بوسید و فرمود: فرزند دلبندم دیدى آنچه خدا وعده فرموده بود؟ این همان وعده الهى است این کاخ منزل تو و شوهرت و فرزندان شما است و این جایگاه متعلق به دوستان شما است از خواب بیدار شد و رؤیاى شیرین خود را به حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السلام نقل کرد، مولاى متقیان علیه‏السلام دانست که به زودى همسرش از دستش خواهد رفت و به بهشت اعلا منتقل خواهد شد. پس از دیدن این خواب بود که مکرر این دعا را مى‏خواند:
یا حى یا قیوم برحمتک استغیث فاغثنى اللهم زحزحنى عن النار و ادخلنى الجنة والحقنى بابى محمد صلى الله علیه و آله. (2)
اى خداوند زنده و پاینده به رحمت تو پناه مى‏برم پس به فریادم برس بار خدایا مرا از آتش جهنم دور گردان و به بهشت وارد کن و مرا به پدرم حضرت محمد صلى الله علیه و آله ملحق گردان. وقتى در همان حال حضرت على علیه‏السلام به بالینش آمد و به وى فرمود عافاک الله و ابقاک. اى دختر پیامبر خداوند تعالى تو را به سلامت و باقى نگه دارد. گفت یا اباالحسن به زودى پدرم را ملاقات نموده و به او ملحق مى‏شوم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/3/15 :: ساعت 12:0 صبح )
»» فرمایش حضرت زهرا درباره امت پیامبر در لحظه شهادت

اسماء گوید: دیدم حضرت دستهایش را به سوى آسمان بلند کرده و مى‏گوید: پروردگارا به حق حضرت محمد مصطفى و شوق و اشتیاقى که نسبت به من داشت و به شوهرم على مرتضى و اندوهى که بر من دارد و به حسن مجتبى و گریه‏اش بر من، و به حسین شهید و حسرت و افسردگیش نسبت به من و به دخترانم که دختران فاطمه‏اند و آه ماتمشان بر من، از تو مى‏خواهم که بر گنهکاران امت حضرت محمد ترحم فرموده، و آنان را ببخشائى و به بهشت واردشان سازى که تو گرامى‏ترین سؤال شوندگان و ارحم الراحمین مى‏باشى

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/3/15 :: ساعت 12:0 صبح )
»» علل بیمارى و شهادت حضرت زهرا

 با وجود سفارش آن حضرت به نهان داشتن شرایط جسمى و وضعیت روحى‏اش پس از آن رویدادهاى تلخ، و با وجود رازدارى امیر مؤمنان، سرانجام خبر بیمارى بانوى بانوان در مدینه منتشر گردید و همگان از شرایط آن حضرت آگاه شدند. لازم به یادآورى است که فاطمه علیهاالسلام از بیمارى سختى شکایت نداشت که غیرقابل مداوا برسد، بلکه آنچه او را سخت رنج مى‏داد و پیکرش را آب مى‏کرد، امواج دردها و مصیبتها و رنجهایى بود که هر روز بر آن افزوده مى‏شد و این فشارها بود که بر رنج و بیمارى برخاسته از صدمات وارده در یورش به خانه‏اش، کمک مى‏کرد تا بانوى سرفراز گیتى را به بستر شهادت بکشاند.
در کنار اینها فشار سوگ پدر و گریه بسیار بر آن حضرت نیز از عواملى بود که باعث شدت بیمارى و زوال شادابى و طراوت از خورشید جهان‏افروز وجود او مى‏شد و باید ستم و خشونت و مواضع ناجوانمردانه‏ى برخى از مسلمان‏نماها و نیز تحول ارتجاعى در سیستم سیاسى و دگرگونى کارها و تغییر اوضاع و شرایط به سود ارتجاع و جاهلیت را نیز از عواملى برشمرد که فشار دردها و رنجها را هر لحظه بیشتر مى‏ساخت و خورشید وجود اندیشمندترین و آزاده‏ترین بانوى جهان هستى را بسوى افق مغرب پیش مى‏برد.
فاطمه در یورش دژخیمان دولت غاصب به خانه‏اش به گونه‏اى میان در و دیوار فشرده شد که علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گرانمایه‏اش، جنین وى نیز سقط گردید و تازیانه‏هاى بیدادى که بر پیکر مطهرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون‏آلود ساخت و آثار عمیقى در آن نازنین‏بدن برجاى نهاد. و نیز ضربات شدید دیگرى بر او وارد آمد که جسم و جان و روح ملکوتى‏اش را به شدت آزرد.
آرى همه‏ى این امور و رویدادهاى دردناک دست به دست هم دادند و آن حضرت را به بستر بیمارى کشانده و از انجام کارهاى خویش بازداشتند.
حضرت امام حسن مجتبى علیه‏السلام در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: «تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختى، تا اینکه او بچه‏اش را سقط کرد...» (انت الذى ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله حتى ادمیتها و القت ما فى بطنها...) (1)
و حضرت امام صادق علیه‏السلام با تصریح بیشتر در مورد علت بیمارى و شهادت فاطمه علیهاالسلام مى‏فرمایند:
و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولى الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا. (2)
سبب شهادت فاطمه این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه‏اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیمارى افتاد.
اسماء لحظه‏اى حضرت را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابى نشنید، صدا زد اى دختر محمد مصطفى، اى دختر گرامى‏ترین کسى که زنان حمل او را عهده‏دار شدند، اى دختر بهترین کسى که بر روى ریگ‏هاى زمین پاى گذارده، اى دختر کسى که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابى نیامد چون جامه را از روى صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روى حضرت انداخت و در حالى که ایشان را مى‏بوسید گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتى سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماء مادر ما کجا است؟ وى ساکت شد و جوابى نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیه‏السلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: اى برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.
حسن خود را بر روى مادر انداخته و گاهى مى‏بوسید و مى‏گفت: اى مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهاى حضرت را مى‏بوسید و مى‏گفت: اى مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.
اسماء به آنها گفت: اى فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان على علیه‏السلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا مى‏زدند:یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و على علیه‏السلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر فوت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: اى دختر حضرت محمد به چه کسى تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلدارى داده مى‏شدم، بعد از تو چه کسى موجب دلدارى و تسلیت من خواهد شد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/3/15 :: ساعت 12:0 صبح )
»» غیبت حضرت مهدی

 

غیبت :

این مولود مسعود دو غیبت دارد :

نخست غیبت صغرییا کوتاه مدت - که بعد از شهادت امام حسن عسگری (ع) « هشت ربیع الاول سال 260 ه.ق »  ( زمان 6 سالگی حضرت ) آغاز شد وتا سال 329 ه.ق ادامه یافت . در این دوره که 74 سال طول کشید شیعیان می توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند وبا وی ارتباط برقرار کنند . این چهار تن نایب خاص ، که شیعیان می توانستند در دوران غیبت صغری توسط آنها با حضرت مهدی (عج ) تماس بگیرند ومشکئلات خود را به ناحیه متقدسه برسانند وپاسخ هاس لازم را دریافت نمایند ، عبارتند از : جناب عثمان بن سعید عمروی ، محمد بن عثمان بن سعید ، حسین بن روح نوبختی وعلی بن محمد مسعودی ، که با رحلت او باب « نیابت خاص » بسته شد . پس از آن ، غیبت کبری آغاز شد که از سال 329 ه.ق تا کنون استمرار یافته است ، وپایانش بر کسی جز خداوند آشکار نیست . در این دوره سفیر ونایب خاصی برای آن حضرت نیست و راه تماس رسمی وآشکار برای مردم وجود ندارد وبر آنهاست که از نواب عام امام (ع) - یعنی از فقهای پارسا وخویشتن دار- پیروی کنند .

در هر حال ، نهان زیستی آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولی در زیر همین آسمان کبود بسر می برد . اگر برخوردی هم برایش پیشامد کند ، اغلب ناشناخته می ماند ودیدار هایش با شیعیان تنها به اذن خداست .

دوران غیبت کبری امام معصوم ، دوران آماده نبودن شرایط سیاسی واجتماعی جامعه اسلامی برای پذیرش وجود علنی وآشکار امام معصوم است .

امام حسن مجتبی (ع ) درباره غیبت طولانی ( کبری ) حضرت مهدی (عج) چنین می فرماید : به درستی که خداوند ، تولد او را پنهان نگه می دارد وشخص او را غایب می کند تا این که هنگام خروج وقیام ، بیعت هیچ کس بر گردن او بنا شد . او نهمین فرزند بردارم حسین است فرزند سرور کنیزان ، خداوند عمرش را در هنگام غیبتش طو لانی می گرداند ، سپس او را با قد رت خود همانند یک جوان کمتر از چهل ساله آشکار خواهد ساخت .

 

احادیثی از غیبت امام مهدی (عج):

قائم را دو غیبت است : در یکی از آنها ( از بس طولانی است ) درباره اش گفته می شود : [ او مرد ومعلوم نیست به کدام وادی رفته است.] « امام باقر (ع) »

قائم را دو غیبت است : یکی طولانی ودیگری کوتاه . در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، و در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، در غیبت دوم از جایگاه او کسی جز خدمتکارانش ، که بر دین اویند ، آگاه نیست .« امام صادق (ع) »

چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم ، همچون بهره ای است که از خورشید می برند ، آن گاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند .« امام مهدی (عج ) »

 

انتظار :

شما امیدوار فرج وگشایش الهی باشید واز کمکهای خداموند نومید نگردید ؛همانا برترین اعمال نزد خالق یکتا انتظار فرج است .

 

 احادیثی از انتظارفرج :

برترین اعمال امت من انتظار فرج است . « پیامبر اکرم (ص) »

در انتظار فرج باشید واز رحمت خدا نومید نشوید . « امام علی (ع) »

آن که منتظر فرج ما است ، همچون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده  باشد . « امام علی (ع) »

منتظران ظهور امام مهدی (عج ) برترین اهل هر زمان اند . « امام سجاد (ع) »

در شب و روزت منتظر فرج مولایت باش . « امام صادق (ع) »

آنکه به ما ایمان آورد وسخن ما را تصدیق کند منتظر امر [ فرج ]  ما باشد ، همچون کسی است که زیر پرچم قائم به شهادت برسد .  « امام صادق (ع) »

منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است واز ایشان دفاع می کند . « امام صادق (ع)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/1/21 :: ساعت 5:59 عصر )
»» سه ویژگی قائم

خدای تبارک و تعالی سه ویژگی از سه تن از پیامبران را در قائم ما جاری ساخته است:


 

ولادت او را همچون ولادت حضرت موسی قرار داده است. غیبت او را همانند غیبت حضرت عیسی مقرر فرموده است. عمر طولانی او را چون عمر حضرت نوح قرار داده است. آنگاه به بنده صالح خود -حضرت خضر- عمر طولانی داده تا دلیل عمر او باشد. در روایات بسیاری که از حضرت رسول اکرم، صلّی‌الله‌علیه‌وآله، و امامان معصوم به ما رسیده؛ آمده است که در قائم آل محمد، صلّی‌الله‌علیه‌وآله، سنتی از حضرت نوح هست و آن عمر طولانی آن حضرت است.

روزی امام صادق، علیه‌السلام، یکی از اصحاب را مشاهده نمودند که از طول غیبت حضرت ولی‌عصر، عجّل‌الله تعالی‌فرجه‌الشریف، دچار شگفتی شده است. به همین مناسبت چنین فرمودند :
خدای تبارک و تعالی سه ویژگی از سه تن از پیامبران را در قائم ما جاری ساخته است: ولادت او را همچون ولادت حضرت موسی قرار داده است. غیبت او را همانند غیبت حضرت عیسی مقرر فرموده است. عمر طولانی او را چون عمر حضرت نوح قرار داده است. آنگاه به بنده صالح خود -حضرت خضر- عمر طولانی داده تا دلیل عمر او باشد.
در روایات بسیاری که از حضرت رسول اکرم(ص)،و امامان معصوم به ما رسیده؛ آمده است که در قائم آل محمد، صلّی‌الله‌علیه‌وآله، سنتی از حضرت نوح هست و آن عمر طولانی آن حضرت است. و در همة این روایات این نکته به صورت قطعی و تردید ناپذیر مطرح شده است.


حتی یکبار امام صادق، علیه‌السلام، انکار منکران را تقبیح نموده، چنین فرمودند:
چرا نمی‌پذیرند که خداوند عمر صاحب این امر را طولانی گرداند، چنانکه عمر حضرت نوح، علیه‌السلام، را طولانی نموده بود؟
یکبار دیگر چنین فرمود:
ولیّ خدا از عمر طولانی برخوردار خواهد بود. حضرت ابراهیم خلیل، علیه‌السلام، 120 سال عمر کرد ولی به صورت جوان نیرومند سی‌ساله در میان مردم ظاهر می‌شد. قائم ما نیز به صورت جوانی نیرومند ظهور می‌کند، که مردم او را انکار می کنند.
برای ما که پیرو فرمان پیامبر، صلّی‌الله‌علیه‌وآله، و امامان اهل بیت، علیهم‌السلام، هستیم هیچ ‌یک از اینها جای شگفتی نیست، اما عمر طولانی چندین هزار ساله برای بندگان صالح خدا چون خضر و عیسی و برای بندگان ناشایستی چون شیطان و دجّال واقع شده است.


اما در مورد اینکه به صورت جوان نیرومند ظاهر می‌شود، داستان‌های جالب‌تری هست :
گفته می‌شود که «عُزَیر» با اهل بیت خود عازم سفر شد و همسرش حامله بود. عزیر در آن زمان پنجاه سال داشت، خدایش او را به مدت صد سال تمام میراند، آنگاه زنده ساخت و به صورت یک فرد پنجاه ساله به اهل بیت خود بازگشت، پسرش در حالیکه صد سال داشت، از او استقبال کرد ...!
آیا داستان عٌزَیر، و استقبال پسر صد ساله از پدر پنجاه ساله شگفت‌انگیزتر است، یا عمر طولانی حضرت ولی‌عصر، علیه‌السلام؟!

و شگفت‌انگیزتر از آن داستان «نصر بن دهمان» از قبیله غطفان است که 190 سال زندگی کرده، سپس به صورت جوان شاداب و باطراوتی بازگشته و حیرت و تعجب معاصرین خود را برانگیخته است !!!
داستان «نصربن دهمان» به عنوان شگفت‌انگیزترین داستان عرب در منابع تاریخی آمده است
.
معروف است که خداوند به زلیخا نیز جوانی و زیبایی‌اش را بازگردانید و حضرت یوسف،(ع) با او ازدواج کرد.

طول عمر حضرت مهدی، عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه، در برابر شگفتی‌های جهان آفرینش چندان عجیب نیست، زیرا او حجت خداست. خدایش او را سالم و تندرست، با اعصابی نیرومند و نسوجی قوی و عضلاتی محکم آفریده است، و بدون یک عامل خارجی چون زهر و شمشیر، مرگ به سراغ او نخواهد آمد، چنانکه دیگر امامان معصوم نیز چنین بودند .
حتی انسان عادی نیز پیش از آنکه یک اختلالی در نظام زندگی‌اش پدید آید و قسمتی از اندام‌هایش را از کار بیندازد از دنیا خارج نمی‌شود

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/1/21 :: ساعت 5:58 عصر )
»» ای آفتاب برج امامت

ای آفتاب برج امامت طلوع کن

                         کز پرتو رخت شود آفاق پر زنوز

                                            افکن بسات قسط و عدالت ز راه لطف 

                                                                   پر شد تمام روی زمین فتنه و فجور








عمرم تمام گشت ز هجران روی تو

                            ترسم شبها به خاک برم آرزوی تو

                                                 آنگاه که روی ماه تو از دیده شد نهان

                                                                 عشاق را همیشه بود دیده سوی تو



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/1/21 :: ساعت 5:57 عصر )
»» خوشا روزی که آید آن مونس دلها

           

docu0003.JPG

خوشا با خاطرات یاس بودن                           خوشا با یاس هم احساس بودن

من و تو پا به پای رود رفتن                                        به دنبال نوای رود رفتن

شقایق در شقایق عشق چیدن                      میان سبزه زاران پر کشیدن

نشستن غنچه عشق چیدن                       به دست ساده دل یاس چیدن

خوشا روح لطیف آب گشتن                          خوشا در عاشقی بی تاب گشتن

بیا ای همسفر مهمان من شو                         توان دیگری در جان من شو

بیا در خاطر هم باز گردیم                            پر از شادی پر از آواز گردیم

خوشا بین من و تو بند خوردن                      میان چشم ما پیوند خوردن

خوشا در ساحل هجران نشستن                  پلی بین نگاه خویش بستن

خوشا با آبشاران گریه کردن                       من و تو زیر باران گریه کردن

ببین پروازیم یک بال دارم                                 برای پر زدن آمال دارم

بیا و بال دیگر شو برایم                            که شاید با تو در پرواز آیم

خوشا پرواز ما بین من و تو                       شب آغاز ما بین من و تو

                                  



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خاک زیر پای هر چه مومن ( چهارشنبه 87/1/21 :: ساعت 5:56 عصر )
   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آرزوى حضرت زهرا در ترک دنیا
خواب دیدن حضرت زهرا قبل از شهادت
فاطمه زهرا(س)
خواب دیدن حضرت زهرا قبل از شهادت
فرمایش حضرت زهرا درباره امت پیامبر در لحظه شهادت
علل بیمارى و شهادت حضرت زهرا
غیبت حضرت مهدی
سه ویژگی قائم
ای آفتاب برج امامت
خوشا روزی که آید آن مونس دلها
یا مهدی

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 4982
» درباره من

یا فاطمه

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب